قرآن، وعده، حقانيّت، خدا، شرايط ،وعيد
"وعد" در لغت به معنی عهد است[1] و در اصطلاح عبارتست از تعهّد كردن به انجام اَمری، خواه آن امر خير باشد يا شرّ، و اختصاص پيدا كردن به يكى از آنها بواسطه قرينه، معيّّن مىشود.[2]
عهد به وعدهای گفته میشود که مقرون به شرط باشد، و دربارۀ انجام آن، از لفظ وفاء کردن استفاده میشود، امّا دربارۀ وعده از لفظ إنجاز استفاده میگردد، و به عمل نکردن به عهد، "نقض عهد" گفته میشود در حالی که به عمل نکردن به وعده "خُلف وعده" گفته میشود.[3]
1)"وعد"در وعدۀ خير و شرّ بكار میرود ولى"وعيد" و "ایعاد" فقط در وعده شرّ استعمال ميشود.[4]
2) فرق دیگری که بین "وعد" و "وعید" وجود دارد این است که خُلف وعد، قبیح است و صدور آن از خداوند محال است[5]، ولی خُلف وعید در مواردی، نه تنها قبیح نیست بلکه حُسن هم دارد چون این کار او اظهار کرم است.[6]
3) وعده از راه تفضّل خداوند بر بندگان است نه استحقاق بندگان، زيرا مؤمن هر چه ايمانش كاملتر باشد و اعمال صالحه او زيادتر باشد، نمیتواند شكر كوچكترين نعمت های الهى را اداء نماید تا مستحق دریافت آن وعدها گردد، ولی وعيد از راه استحقاق عباد است و خداوند زائد بر استحقاق، کسی را عذاب نمىكند، بلكه چه بسا عفو نموده و گذشت مىكند.[7]
واژۀ وعد در قرآن 151بار استعمال شده که 91 بار از این تعداد به وعدهای خدا، که در موقعیّتهای متفاوت صادر شده، اختصاص یافته است که نشان از اهمیّت این مطلب دارد.
وعدههای خداوند حق است و هیچگونه باطل در آن راه ندارد، چرا که همیشه با واقعیّات منطبق است، قرآن کریم دراین باره میفرماید:
«...أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ »[8]
«...آگاه باشيد وعدۀ خدا حقّ است »
از آنجا که قول خداى تعالى همان فعل او است، وعدۀ او عبارت است از همان رفتاری كه او با ما خواهد كرد که فعلاً براى ما غايب است و جنبه آينده را دارد، ولی براى خداى تعالى نه غایب است و نه جنبۀ آینده دارد. [9]
لازم به ذکر است که در قرآن حدود 20 آیه در مورد حقانیّت وعدههای خداوند وارد شده، که میتواند تأکیدی بر واقعی بودن وعدههای خداوند باشد.
صدور خلف وعده از خداوند محال و وقوع وعدههای او حتمی است:
1)زیرا "خلف وعده" يا از جهت عدم قدرت و عجز بر انجام است يا از جهت احتياج است يا از جهت نسيان است، که اين جهات در خداوند راه ندارد،[10] آنچنانکه خداوند در قرآن فرموده:
«فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقام »[11]
«پس گمان مبر كه خدا وعدهاى را كه به پيامبرانش داده، تخلّف كند چرا كه خداوند قادر و انتقام گيرنده است »
و در آیات دیگری برای از بین بردن هر گونه شکّی، پس از قسمهای فراوان، با تأکید میفرماید:
«إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِع »[12]
«كه آنچه به شما (درباره قيامت) وعده داده مىشود، يقيناً واقعشدنى است.»
که همۀ این آیات و آیات دیگر، بر حتمی بودن وقوع وعدههای خداوند تأکید می نمایند، تا آنجا که حتّی گمان تخلّف این وعدهها نیز صحیح نیست.[13]
2) اگر خلف وعده بر خدا جايز باشد، ارسال رسولان و تنذیر و تبشیر مردم کاری عبث بوده و باعث سلب اطمينان بندگان و سست شدن آنها در اطاعت و عبادت او ميشود.[14]
3)در قرآن حدود 35 آیه دربارۀ حتمی بودن وعدههای خداوند صادر شده که نشانگر میزان تأکید خداوند بر حتمی الوقوع بودن وعدههای اوست.
4)وعدههای خدا بر اساس حکمت و مصلحت اوست، چنانکه قرآن کریم، برای یادآوری وضعیّت مؤمنین پیش از وقوع غزوۀ بدر، دربارۀ وعدۀ خدا به مؤمنان، میفرماید:[15]
«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِين »[16]
«و (به ياد آريد) هنگامى را كه خداوند به شما وعده داد كه يكى از دو گروه [كاروان تجارى قريش، يا لشكر مسلح آنها] نصيب شما خواهد بود و شما دوست مىداشتيد كه كاروان (غير مسلح) براى شما باشد (و بر آن پيروز شويد) ولى خداوند مىخواهد حق را با كلمات خود تقويت، و ريشه كافران را قطع كند (از اين رو شما را بر خلاف ميلتان با لشكر قريش درگير ساخت، و آن پيروزى بزرگ نصيبتان شد.»
در این آیه خداوند به مؤمنین وعدۀ نبرد و درگیری با یکی از دو گروه تجاری یا نظامی را میدهد، در حالی که مسلمین از قدرت کافی برای مبارزه برخوردار نبودند و نیازمند آرامش برای تثبیت نظام نوپای خود بودند، امّا خداوند براساس مصلحت و حکمت، به آنها این وعده را داد.[17]
خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آنها وعدههایی داده است که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعدهها و به تناسب شرایط مسلمان به نقل این وعدهها و وعدههایی که خداوند به مسلمانان داده است پرداخته که مهمترین آنها را ذکر مینماییم:
یکی از وعدههایی که خداوند به مؤمنین داده است، وعدۀ مغفرت و أجر عظیم میباشد، قرآن در اینباره میفرماید:
« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيم »[18]
«خداوند، به آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است »
بیشترین و مهمترین وعدههایی که خداوند به بندگان داده است وعدههایی است که مربوط به مسألۀ روز جزا و یقینی و قریب الوقوع بودن آن میباشد:
«إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُه...»[19]
«بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعدۀ حقّى فرموده او آفرينش را آغاز مىكند...»
از دیگر وعدههایی که در قرآن بسیار به چشم میخورد آیاتی است که بهشت و نعمت های آن را به مؤمنین، وعده و بشارت میدهد:
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً »[20]
«و كسانى كه ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بزودى آن را در باغهايى از بهشت وارد مىكنيم...وعده حق خداوند است و كيست كه در گفتار و وعدههايش، از خدا صادقتر باشد؟»
خداوند در این آیه به کسانی که در اثر ايمان به آفريدگار از تمايلات نفسانی پرهيز نموده و منحرف نگشتند بهشتهایی با اوصاف گوناگون را وعدۀ داده و بر حتمی بودن این وعده تأکید نموده است و از این طریق آنها را به انجام أعمال صالح تشویق و ترغیب نموده است.[21]
خداوند همانگونه که به انسان وعدۀ بهشت داده است، به آنها وعدۀ عذاب نیز داده تا بدانند که همۀ اعمال آنها ثبت و محاسبه شده و لذا مجاز به انجام هر کاری نیستند:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ »[22]
«و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست..»
یکی از وعدههایی که خداوند به مؤ منین داده است وعدۀ حکمرانی در زمین است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِم»[23]
«خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند وعده مىدهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد...»
مفسرین در تفسیر این آیه احتمالات زیادی را بررسی نمودهاند، امّا آنچه مهم به نظر میرسد این است که خداوند به مؤمنینی که دارای اعمال صالحه هستند وعده مىدهد كه به زودى جامعه صالحى مخصوص به خودشان برايشان درست مىكند و زمين را در اختيارشان مىگذارد و دينشان را در زمين متمكن مىسازد، و امنيت را جايگزين ترسى كه داشتند مىكند، امنيتى كه ديگر از منافقين و كيد آنان، و از كفار و جلو گيريهايشان بيمى نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت كنند، و چيزى را شريك او قرار ندهند.[24]
وعد در اصطلاح به معنی متعهّد شدن بر انجام کاری اعم از خیر و شر میباشد، و وعده های خداوند حق است و حتماً واقع خواهد شد چرا که او یگانه مالک هستی است و از آنجا که عجز و احتیاج و نسیان در خدا راه ندارد صدور خلف وعده از او محال است و دیگر اینکه خلف وعده با حکمت او منافات دارد. بیشترین وعدههای خدا در قرآن مربوط به مسألۀ معاد و قیامت میباشد.
[1] قرشى، سيد على اكبر؛ قاموس قرآن، دار الكتب الإسلامية، 1371 ش، تهران، ششم، ج7، ص 227
[2] مصطفوی،حسن؛ تفسير روشن، تهران، مرکز نشر کتاب ، 1380 ش، چاپ اول، ج3، ص 219
[3] ابی هلال، عسگری و جزایری، سیّد نورالدین ؛ معجم فروق اللغویّه(حاوی کتاب ابی هلال و سیّد)، تحقیق: مؤسسۀ نشر اسلامی، تنظیم: شیخ بیت الله بیات، چاپ اوّل، 1412، ص 379، ش 1525
[4] ابن منظور، محمدبن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414، ج3، ص 463
[5] طيّب، سيد عبد الحسين؛ أطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم ج10، ص360
[6] أطيب البيان في تفسير القرآن، ج1، ص 299
[7] أطيب البيان في تفسير القرآن، ج9، ص 275
[8]. يونس/55
[9]. ترجمه الميزان، ج10، ص 111
[10] تفسير نمونه، ج10، ص 384
[11] إبراهيم/47
[12] مرسلات/7
[13] طباطبائی، سیّد محمد حسین؛ ترجمه الميزان، سیّد محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارت اسلامی جامعۀ مدرسین، 1374 ش، چاپ پنجم، ج10، ص 110
[14] أطيب البيان في تفسير القرآن، ج4، ص 315
[15] قرائتی، محسن؛ تفسیرنور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی ازقرآن، چاپ یازدهم، 1383، ج9، ص 236
[16] أنفال/7
[17] مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1374 ش، چاپ اول، ج7، ص 100
[18]. مائده/9
[19]. يونس/4
[20]. نساء/122
[21]. حسینیهمدانی، سیدمحمدحسین؛ انوار درخشان، تحقیق: بهبودی، محمدباقر، تهران، کتابفروشی لطفی، 1404ق، اول، ج4، ص 217
[22]. حجر/43 و 44
[23]. نور/55
[24]ترجمه الميزان، ج15، ص 209